تفاخر صابران (قرآن)صابران نیک کردار به هنگام برخورداری از رفاه و نعمت از تفاخر پرهیز کردند. ۱ - صابران و تفاخرولئن اذقنـه نعماء بعد ضراء مسته لیقولن ذهب السیـات عنی انه لفرح فخور• الا الذین صبروا وعملوا الصــلحـت.. و اگر بعد از شدت و رنجی که به او رسیده، نعمتهایی به او بچشانیم، میگوید: «مشکلات از من برطرف شد، و دیگر باز نخواهد گشت! » و غرق شادی و غفلت و فخرفروشی میشود... • مگر آنها که (در سایه ایمان راستین،) صبر و استقامت ورزیدند و کارهای شایسته انجام دادند که برای آنها، آمرزش و اجر بزرگی است! ۱.۱ - کم ضرفیتی تفاخر کنندگاننکتهای که باید به آن توجه کرد این است که در هر دو مورد (هم مورد سلب نعمت پس از اعطای آن، و هم مورد اعطای نعمت پس از سلب آن) تعبیر به" اذقنا" که از ماده اذاقه بمعنی چشانیدن است شده، اشاره به اینکه آنها بقدری کم ظرفیتند که حتی اگر مختصر نعمتی به آنها داده شود و سپس آن را از آنها بگیریم داد و فریاد و ناسپاسیشان بلند میشود و نیز اگر بعد از ناراحتیها مختصر نعمتی به آنها برسد چنان ذوق زده میشوند که سر از پا نمیشناسند هنگامی که این گونه اشخاص گرفتار شدائدی میشوند و سپس به لطف پروردگار شدائد جای خود را به نعمتها میدهد، آنها میگویند شدائد گذشته کفاره گناهان ما بود، و تمام معاصی ما با آن شسته شد ما دیگر پاک و پاکیزه شدیم!، و از مقربان درگاه خدا و به همین دلیل نیازی به توبه و بازگشت به درگاه او نداریم! سپس اضافه میکند" تنها افراد با ایمان که صبر را در برابر شدائد و حوادث سخت زندگی پیشه کردهاند و در همه حال از اعمال صالح فروگذار نمیکنند، از تنگ نظریها و ناسپاسیها و غرور، و تکبر بر کنارند" (الا الذین صبروا و عملوا الصالحات). ۱.۲ - دوری صابران از تفاخرآنها نه به هنگام وفور نعمت ، مغرور میشوند و خدا را فراموش میکنند، و نه به هنگام شدت و مصیبت مایوس میگردند و کفران میکنند، بلکه روح بزرگ و فکر بلندشان" نعمت" و" بلا" را هر دو در خود هضم کرده و در هر حال از یاد خدا و وظائفشان غافل نمیگردند. و به همین دلیل" برای این افراد آمرزش و پاداش بزرگی خواهد بود" (اولئک لهم مغفرة و اجر کبیر). رهایی انسان از آن دو طبیعت مذموم، تنها برای کسانی امکان دارد که صابر باشند و صفت نیک و خویشتن داریشان نگذارد در برابر مصائب، جزع و فزع نموده دچار نومیدی و کفر شوند، و وادار سازد تا هنگام زوال شداید و رسیدن نعمتها از خدای تعالی، ولی نعمتشان غافل نگشته، در مقام شکرگزاری برآیند، و او را ثنائی گویند که مایه خوشنودیش باشد، و نعمت او را در جایی مصرف کنند که او راضی باشد، و خلق خدای را از فرح و فخر خود آسوده بدارند، و استغناء، وادار به این عکس العملهای نکوهیده شان نکند. و این طایفه استثنایی تنها افرادی هستند که از آن دو حالت زشت رهایی دارند، و خدا آنان را میآمرزد، یعنی آثار آن دو طبیعت مذموم را از دلهایشان محو نموده به جای آن، خصال ستوده را جایگزین میکند، آری این طایفه نزد پروردگار خود مغفرت و اجری بزرگ دارند. در این آیه دلالتی است بر اینکه صبر با عمل صالح، منفک از ایمان نیست، و ممکن نیست فرد بی ایمان، صابر و دارای اعمال صالح باشد. آری، در این آیه به صابران صالح وعده مغفرت و اجر بزرگ داده و معلوم است که مغفرت شامل مشرکین نمیشود ۲ - پانویس۳ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۲۵۱، برگرفته از مقاله «صابران و تفاخر» |